اثرات استرس گرمایی مادر در طی دوره خشکی بر روی رشد و متابولیسم گوساله ها

مطالعات اولیه نشان می دهد که استرس گرمایی مادر (HS) در اواخر دوره آبستنی اثرات منفی و ضد انتقالی برروی پاسخ انسولین در گوساله ها پس از شیرگیری می شود، اما یک ارزیابی جامع از چگونگی ارزیابی اثرات HS مادری برروی مصرف خوراک، رشد و پاسخ های متابولیک گوساله ها از تولد تا زمان شیرگیری انجام نشده است.

هدف از این مطالعه ارزیابی اثرات HS مادری در طی دوره خشک برروی مصرف ماده خشک، رشد و متابولیسم از تولد تا شیرگیری بوده است. پس از تولد 20 تلیسه متولد شده از گاوهای خشک HS (n=10) و یا در مکان خنک (CL , n=10) بلافاصله پس از تولد جدا شدند و با 3.8 لیتر آغوز پس از 4 ساعت بعد از تولد تغذیه شدند. تمامی تلیسه ها تحت مدیریت واحدی قرار داشتند و در 49 روزگی از شیر گرفته شدند (DOA). مصرف استارتر گوساله ها به صورت روزانه ثبت می شد و وزن بدن نیز در زمان تولد و هر دو هفته یکبار از تولد تا 56 روزگی اندازه گیری شد. نمونه های خون دو بار در هفته تا 56 روزگی DOA جمع آوری شد تا میزان هماتوکریت و غلظت انسولین و متابولیت ها اندازه گیری شود.

برای ارزیابی پاسخ های متابولیکک ها به HS مادری، آزمون تحمل گلوکز، انسولین و چالش اپی نفرین در 3 روز متوالی برای تمامی تلیسه ها در 8، 29 و 57  DOA انجام شد. HS مادری در طی دوره خشک تاثیری بر وزن تولد تلیسه ها نداشت. در مقایسه با HS، گوساله های CL میزان استارتر بیشتری (0.53  در مقابل 0.34  کیلوگرم در روز) از تولد تا 56 روزگی DOA مصرف می کردند و در 56 روزگی وزن بالاتری نیز داشتند (71.7 در مقابل 61.4 کیلوگرم). نسبت به گوساله های HS ، گوساله های CL میزان هماتوکریت بالاتری داشتند (27.4 در مقابل 24.7 درصد). در بین تیمارها تفاوت معنی داری از نظز غلظت های انسولین و گلوکر پلاسما مشاهده نشد اما گوساله های HS اسیدهای چرب غیر اشباع و غلظت بتا هیدروکسی بوتیرات بالاتری پس از 32 DOA داشتند. در مقایسه با گوساله های CL ، گوساله های HS آزاد شدن و شفاف شدن سریعتری پس از آزمون تحمل گلوکز و آزاد شدن انسولین پایین تری از خود پس از چالش انسولین از خود نشان دادند. در نتیجه، HS مادری در اواخر دوره آبستنی موجب کاهش مصرف استارتر گوساله و رشد، تغییر پروفایل متابولیت های خون و افزایش جذب گلوکز مستقل از غیر انسولینی می شود.

مقدمه

استرس گرمایی (HS) در طی دوره خشکی اثرات شدیدی در عملکرد شیردهی گاو در دوره شیردهی بعدی و همچنین کامل شدن سیستم ایمنی بدن و انطباق متابولیک بدن در طی دوره انتقال دارد. به علاوه HS مادری در اواخر دوره آبستنی برروی مرحله بعد زندگی گوساله ها نیز تاثیر گذار است. مطالعاتی که پیش از این انجام شده است نشان می دهد که گوساله ای که در دوران جنینی HS را تجربه کرده است، عملکرد انتقال غیر فعال ایمنی در آن به خوبی انجام نشده و سیستم ایمنی آن قبل از شیرگیری به درستی فعالیت نمی کند بنابراین محققان پیشنهاد نمودند که HS مادری در طی دوره خشکی موجب اثرات طولانی مدت بر روی سلامت فرزندان می شود. HS در اوخر دوران آبستنی همچنین اثرات طولانی مدتی برروی عملکرد گوساله ها تا اولین دوره شیردهی دارد. در واقع تلیسه های متولد شده از مادرانی که در دوره خشکی دچار استرس گرمایی بودند شانس بیشتری برای ترک گله قبل از رسیدن به سن بلوغ به خاطر بیماری، ناهنجاری ها و یا عقب ماندگی رشد در مقایسه با گاوهایی که در دوران خشکی از تهویه و سیستم خنک کننده استفاده می کردند، از خود بروز دادند. جالب توجه است که تلیسه های متولد شده از گاوهایی که در دوران خشکی استرس گرمایی را تجربه کرده بودند به تعداد سرویس بیشتری برای آبستنی نیاز داشتند و در ضمن تولید شیر پایین تری در اولین دوره شیردهی نسبت به گاوهای CL از خود نشان دادند. با این حال مکانیسم فیزیولوژیکی اثرات منفی استرس گرمایی مادر برروی عملکرد فرزندان پس از تولد مشخص نیست.

همچنین HS مادری موجب تغییر در متابولیسم بدن پس از تولد فرزندان می شود. بره های متولد شده از میش هایی که استرس گرمایی را در میانه های دوره آبستنی خود تجربه کرده اند، توسعه پاسخ بالاتری به انسولین به گلوکز از خود نشان دادند و پاسخ لیپولایتیک به تحریک آدرنرژیک پایین تری در مقایسه با میش هایی که در درجه حرارت آسایش قرار داشتند از خود نشان دادند. در گوساله های شیری اگرچه سرعت رشد در طی دوره قبل از بلوغ مشابه بود ولی گوساله های متولد شده از گاوهای خشک HS جذب گلوکز بیشتری پس از شیرگیری داشتند که به عنوان آزاد شدن سریعتر گلوگز پس از تست تحمل گلوگز و چالش انسولین می توان آن را تفسیر نمود. تائو و همکاران مشاهده کردند که گوساله های متولد شده از گاوهای خشک HS غلظت سرمی انسولین بالاتری پس از مصرف آغوز در روز اول زندگی در مقایسه با گاوهای CL داشتند که پیشنهاد می شود که ممکن است پاسخ پانکرانسی بالاتری به مصرف لاکتوز آغوز داشته باشند و یا اینکه مقاومت به انسولین بالاتری در بافت های محیطی داشته باشند. علاوه بر این اثرات HS مادری در مصرف استارتر گوساله، متابولیت های خون و انسولین در طی دوره قبل از شیرگیری مشخص نیست. فرضیه ما این است که HS مادری در طی دوره خشکی موجب تغییر متابولیسم گوساله در طی دوره قبل از شیرگیری می شود. هدف از مطالعه پیش رو نیز بررسی اثرات HS مادری در اواخر دوره آبستنی برروی مصرف خوراک در گوساله های ماده و همچنین رشد و متابولیسم آن ها بوده است.


  • تعداد بازدید: 1576

دیدگاه ها

نظر شما پس از تایید مدیردر سایت نمایش داده می شود